انواع محتوا براساس بیشترین استفاده

در کتاب «قدرت محتوا»، به شش اصل بازاریابی محتوا اشاره می کنم. این موارد، اصولی اند که جواب می دهند. باید در تمام مدت فرایند ایجاد و اجرای بستر محتوایی تان، این موارد را به یاد داشته باشید. مطالب این مقاله برگرفته از کتاب کارخانه محتوا است.

۶ اصل محتوایی

پاسخی برای یک نیاز باشید:

محتوای تان باید نیاز برطرف نشده یا یکی از پرسشهای مخاطبان تان را برطرف کند.

ثابت قدم باشید:

ویژگی بزرگ یک منتشر کننده ی موفق ثابت قدم بودن او است. وقتی مجله ای ماهیانه یا خبرنامه ایمیلی روزانه ای را منتشر می کند، باید محتوای خود را همیشه سر وقت و همان موقع که انتظار می رود منتشر کند.

این همان جایی است که بسیاری از راهبردهای کارخانه محتوا دچار مشکل می شوند.

انسان باشید:

صدای خود را پیدا کنید و آن را به اشتراک بگذارید. اگر داستان شرکت تان کمی آغشته به طنز است، آن را به اشتراک بگذارید. اگر کمی طعنه آمیز است هم مشکلی ندارد.

دیدگاه داشته باشید:

محتوای تان برای یک دانشنامه نوشته نمی شود. در حال ارائه ی یک گزارش تاریخی نیستید. در موضوعاتی که شما و شرکت تان می توانید به عنوان خبرهای آن حیطه باشید، جهت گیری مشخصی داشته باشید.

یکی از دلایل موفقیت مارکوس شریدان و شرکت او ریور پولز اند اسپا، احساس و صراحت کلامی است که در محتوایش وجود دارد. مخاطبان از چنین چیزی استقبال می کنند.

از صحبت برای فروش اجتناب کنید:

وقتی در مؤسسه ی بازاریابی محتوایی، محتوایی ایجاد می کنیم که آموزشی نبوده و دربارهی خودمان است. فقط ۲۵ درصد بازدیدها و به اشتراک گذاری های معمول را داریم.

گاهی انجام چنین کاری دلایلی مرتبط با کسب و کار دارد، اما هرقدر بیشتر درباره خودتان صحبت کنید افراد ارزش کمتری برای محتوای تان قائل خواهند شد.

بهترین در نوع خودتان باشید:

بهترین ممکن است نتوانید در همان ابتدا به چنین جایگاهی برسید، در نوع خودتان باشید، ولی در نهایت هدف محتوای تان این است که شما را به بهترین در نوع خودتان تبدیل کند.

چنین چیزی به این معنی است که برای جاویژه محتوایی تان، چیزی که در حال انتشار آن هستید، بهترین چیزی باشد که موجود است و می توان یافت.

اگر از خوانندگان تان انتظار دارید که زمان خود را با محتوای شما پر کنند، باید چنین ارزش فوق العاده ای را در اختیارشان بگذارید.

در تمام بررسی های موردی مرتبط با کارخانه محتوا، این شش عنصر مشهودند. مطمئن باشید که در فرایند ایجاد مدل کارخانه ی محتوای تان، آنها را در ذهن دارید.

انواع محتوا به ترتیب استفاده

بر اساس پژوهش بازاریابی محتوایی کسب و کارهای کوچک که در سال ۲۰۱۵ و از سوی مؤسسه ی بازاریابی محتوایی و مارکتینگ پرافس انجام شده است، محبوب ترین انواع محتوا به شرح زیرند (به ترتیب استفاده):

• مقاله ها یا مطالب وبلاگی
• داستانهای متنی در خبرنامه های ایمیلی
• ویدئوها
• رویدادهای حضوری
• گزارشها یا مقاله های جامع
• وبینارها و وب کستها
• کتابها (چاپی یا دیجیتال)
• مجله های چاپی
• برنامه ریزی صوتی
• خبرنامه های چاپی

بیشتر داستانهای موفقیت مدل کارخانه ی محتوا در یکی از این انواع محتوا رخ می دهند:

مقاله ها یا وبلاگ ها (یا وب سایت های محتوا محور):

بستر محتوایی اصلی مؤسسه ی بازاریابی محتوایی برای جذب یا وب سایتهای مخاطب انتشار محتوا در وبلاگ است. وبلاگها کار خود را با چند بار انتشار در هفته شروع کردند و الان هر روز یا چند بار در روز مطالب خود را منتشر می کنند.

برنامه های خبرنامه های ایمیلی:

برای مثال، سوشال مدیا اگزماینر برای بیش از سیصدهزار نفر خبرنامه های ایمیلی از بازاریابان و صاحبان کسب و کارها محتوای روزانه می فرستد.

ویدیو:

متیو پاتریک (نظریه بازی) هر روز یک ویدئوی جدید در کانال یوتیوب خود منتشر می کند.

پادکست:

جان لیدوما هر روز یک مصاحبه پادکستی جدید منتشر می کند.

شرکتهایی که از راهبردهای کارخانه محتوا بهره می برند، پس از اینکه به اندازه کافی مخاطب جمع کردند، به مجاری محتوایی خود تنوع می بخشند.

در ابتدا مهم است که محتوای فوق العاده و مربوط خود را فقط در یک مجرای محتوایی ایجاد کنید (پادکست، ویدئو، وبلاگ و غیره).

مجرای نشر محتوا

حال که میدانید قرار است داستان تان را به چه شیوه ای بیان کنید، باید تصمیم بگیرید نحوه ارائه ی محتوایتان به چه صورت است، مجرای نشر آن چیست.

در طولانی مدت، محتوای خود را از طریق مجاری متعددی منتشر خواهید کرد (بخش پنج، جمع کردن مخاطب) اما در ابتدا باید درباره مجرای «اصلی» نشر محتوای تان تصمیم بگیرید.

هنگام این تصمیم گیری باید دو پرسش اصلی را در نظر داشته باشید:

1. کدام مجرای نشر محتوا بهترین فرصت را برای دسترسی به مخاطبان هدف در اختیارم قرار میدهد؟ (دسترسی)
2. کدام مجرای نشر محتوا کنترل کامل ارائه ی محتوا و ایجاد مخاطب را در اختیارم قرار میدهد؟ (کنترل)

مثال بلاگ، پادکست و ویدیو

کپی بلاگر، متعلق به برایان کلارک، کنترل نامحدودی روی مجرای نشر محتوایش دارد، وب سایت وردپرسی که متعلق به خود اوست.

در عین حال، کپی بلاگر باید سیستمی برای جذب افراد به محتوای خود ایجاد کند، چون این وب سایت به خودی خود درون اکوسیستم دیگری قرار نگرفته است و ترافیکی دریافت نمی کند.

از طرف دیگر، «آنترپرقرآن فایر» (پادکست) و «نظریه بازی» (ویدئو) امکان دسترسی بیشتری نسبت به کپی بلاگر دارند، چون محتوای شان را در محیطی منتشر می کنند که مخاطبان خود را دارد.

«آنترپرقرآن فایر» محتوایش را در آیتونز منتشر می کند، جایی که هر روزه میلیون ها نفر در آن دنبال پادکستهای جدیدند. «نظریه بازی» نیز شرایط مشابهی دارد. مخاطبان هدف این کانال، که نوجوانان اند، هر روز از یوتیوب استفاده می کنند.

تا زمانی که «نظریهی بازی» محتوای متقاعد کننده ای ایجاد و یوتیوب آن را منتشر کند، مخاطبان این کانال رشد خواهند کرد.

مشکل «آنترپرنرآن فایر» و «نظریهی بازی» این است که در حال استفاده از بسترهایی اند که کنترل کمی روی آنها داشته یا هیچ کنترلی روی آنها ندارند.

«نظریهی بازی» بیش از چهار میلیون مشترک دارد. عالی است، اما در اصل «نظریه بازی» این مشترکان را کنترل نمی کند، یوتیوب آنها را در کنترل خود دارد.

يوتيوب می تواند فردا تصمیم بگیرد که «نظریه بازی» به این افراد دسترسی نداشته باشد، یا شاید تصمیم بگیرد مطالب دیگری را به مخاطبان متیو پاتریک نمایش دهد، برای مثال، به جای «نظریه بازی»، جیمی فالن را به آنها نمایش بدهد.

مثال اسموش را در نظر بیاورید، دو فردی که در یوتیوب محبوب شدند و توانستند بیست میلیون مشترک برای خود ایجاد کنند. در چند سال گذشته فراخوان به اقدام انتهای ویدئوهای آنها به وب سایت شان، Smosh.com، ارجاع میداد،

جایی که میتوانستند افراد را در خبرنامه ایمیلی خود ثبت نام کنند و روی این مشترکان کنترل مستقیمی داشته باشند.

نکته مهم این است که اگر میخواهید از یک بستر با سطح کنترل پایین برای توزیع محتوای تان استفاده کنید، به یاد داشته باشید که در جایی از این فرایند، مشترکان آن بستر را به مشترکان خودتان تبدیل کنید.

مراقب شبکه های اجتماعی باشید

گرچه شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک و لینکدین مکانهایی عالی برای ایجاد رد پای دیجیتالی و دنبال کنندگان هستند، در نهایت هیچ کنترلی روی ارتباطات تان ندارید و نمی توانید کارهایی را که شرکت ثالث با ارتباطات تان انجام میدهد کنترل

کنید.

البته که لینکدین اجازه میدهد تمام افراد مرتبط با شما مطالب منتشر شده تان را ببینند، اما ممکن است این شرکت فردا نظر خود را در این زمینه تغییر دهد.

لینکدین به عنوان یک کسب و کار خصوصی حق کامل انجام چنین کاری را دارد و شما به عنوان یک عضو رایگان جامعه لینکدین هیچ حقی ندارید.

شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر، لینکدین، پینترست، اینستاگرام و شبکه های جدیدتری همچون تامبلر و مدیوم، بسته به مخاطبان هدفتان، گزینه های خوبی برای ایجاد بستر محتوایی تان اند، اما باید خطرهای مرتبط با این بسترها را نیز

درک کنید.

ایمن ترین گزینه

به سریع ترین شرکتهای رسانه ای در حال رشد امروز نگاه کنید، شرکتهایی همچون BuzzFeed یا Vice Media یا بسترهای رسانه ای جاافتاده تر همچون هافینگتون پست.

حتی می توانید یک ناشر سنتی همچون نیویورک تایمز یا مجلهی تایم را در نظر بیاورید. همه آنها در استفاده از شبکه های اجتماعی و ایجاد مخاطب در این مجاری عالی عمل می کنند، اما بستر اصلی نشر محتوای شان را روی این شبکه های

اجتماعی ایجاد نمی کنند.

همه شان وب سایتها یا داراییهای چاپی (به همراه مشترکان) خود را دارند که صاحب آنها بوده و می توانند کنترل شان کنند و از مجاری دیگر برای جذب افراد به سایت شان استفاده می کنند تا رهگذران را به مخاطبان خود تبدیل کنند و به درآمدزایی

بپردازند.