7 روش برای فتح دنیای رسانه!
author avatar
محتوایار
۱۴۰۱/۰۷/۱۶

مطالب این مقاله برگرفته از کتاب قدرت محتوا نوشته جو پولیتزی است.

کتاب قدرت محتوا

این هفت نکته آمیزه قدرتمندی را می سازند که رقابت با آن برای هر شرکتی، از جمله شرکتهای رسانه ای و رقبای مستقیم تان دشوار خواهد بود.

هفت راهکار اساسی برای رقابت در دنیای رسانه ای

۱- دستگاه های همراه را به اصلی ترین مجرای راهبرد بازاریابی محتوایی تان تبدیل کنید:

زمانی را که ای بی EBay پادشاه حراجیهای آنلاین بود یادتان هست؟

خب، امروز، حراج آنلاین فقط ۱۰ درصد از کل کسب و کار ای بی را به خود اختصاص می دهد: نصف درآمد این شرکت از تجارت موبایلی و پرداخت الکترونیک است.

بازار آنلاین دارد کل آینده اش را روی دستگاههای همراه قمار می کند و برنده هم می شود.

به علاوه، همین الآن، ۳۲ درصد ترافیک وب سایت روزنامه وال استریت سهم دستگاههای همراه (۶۰ درصد تلفن همراه هوشمند و ۴۰ درصد تبلت) است.

بیشتر شرکت های رسانه ای سیستم های منسوخ چاپی یا دیجیتال دارند. بله، سیستم دیجیتال، از قبيل نشر محتوا برای استفاده در رایانه های شخصی، در حال تبدیل شدن به سیستمی منسوخ است.

طراحی واکنش گرا به این نوع نشر کمک کرده است. طراحی واکنش گرا در اصل محتوای رایانه رومیزی تان را می گیرد و آن را به محتوایی کاملا قابل خواندن روی دستگاههای همراه تبدیل می کند.

اما به نظر من، این راه حلی موقتی است.

باید همین الان برای این اتفاق اجتناب ناپذیر برنامه ریزی کنید که ظرف ۲ تا ۵ سال آینده، بخش عمده ترافیک بازاریابی محتواییتان سهم دستگاههای همراه خواهد بود.

این بدان معناست که باید از ابتدا دستگاه های همراه را بخشی از راهبرد بازاریابی محتوایی تان در نظر بگیرید.

به دلیل نوع شکل گیری شرکتهای رسانه ای و فرآیندهای محتوایی و کارکنانی که این شرکتها دارند، می توانید سریع تر از آنها به سمت راهبرد مبتنی بر دستگاههای همراه حرکت کنید.

۲-روزنامه نگارها و نویسندگان حرفه ای را استخدام کنید:

شرکتهایی مانند جنرال موتورز، آوایا و مانیتیت همگی روزنامه نگارها و ویراستارانی از شرکتهای رسانه ای را در پست های کلیدی بازاریابی به کار گماشته اند.

این رویه اکنون قانون است، نه استثنا. چرا شما همین کار را نکنید؟

۳- هدف گذاری مجدد برای تمام محتوای تان:

تاد ويتلند، معاون رهبری فکری شرکت خدمات کلی (شرکت بین المللی تأمین نیروی انسانی)، هر روز محتوا تولید نمی کند، بلکه هروقت شرکت داستانی برای گفتن داشته باشد، از آن نهایت بهره را می برد.

هدف تاد این است که فقط و فقط از یک ایده داستانی، ۲۰ تکه محتوا (پاورپوینت، ویدئو، پست وبلاگی و گزارش جامع) تولید کند.

پس، دفعه بعدی که مفهومی داستانی را برای برنامه بازاریابی محتوایی تان کلید زدید، شرکت کلی را الگو قرار دهید.

۴- راهبردهای محتوایی اجاره به شرط تملیک تدوین کنید:

به عنوان یک بازاریاب محتوایی، هدف تان این است که، درست مثل ناشرها، مجاری رسانه ای مخصوص خودتان را داشته باشید. راهبردی که هرگز شکست نمی خورد مدل “اجاره به شرط تملیک” است.

معنای چنین مدلی آن است که به واسطه وبینارها و فرصتهای درج محتوای حمایت مالی شده، با شرکتهای رسانه ای مشارکت کنید تا محتوای تان را به مخاطبان این شرکتها نشان دهید.

هدف این است که این خوانندگان احتمالی را به خوانندگان خودتان “تبدیل کنید”.

با فروپاشی مدل های نشر، بیشتر شرکت های رسانه ای خوشحال می شوند که در هر تعداد از راهبردهای اجاره به شرط تملیک با شما مشارکت کنند.

فقط کاری را که کلیسای ساینتولوژی با مجله آتلانتیک انجام داد انجام ندهید. کاری کنید که محتوا مفید شود، نه خودمحور!

۵- رویه های ویراستاری حرفه ای وضع کنید:

امروزه بسیاری از برندها از کارمندان و افراد تأثیر گذار بیرونی به عنوان بخشی از برنامه های بازاریابی محتوایی شان بهره می برند. با اینکه معتقدم چنین کاری خوب است، در حوزه ویراستاری خلأ بزرگی می بینم.

به بیان ساده، برندها به اندازه کافی روی ویراستاری و باز خوانی به عنوان بخشی از فرآیندهایشان سرمایه گذاری نمی کنند.

هر محتوایی را که تولید می کنید دست کم دو جفت چشم دیگر باید کنترل کنند. به علاوه، کارمندان تان ممکن است داستان داشته باشند، اما شاید داستان سرا نباشند.

ویراستاری را به کار بگمارید تا کمکشان کند داستانی بگویند که به درد برنامه بازاریابی محتوایی تان بخورد.

۶- یک شرکت رسانه ای بخرید:

شرکت های رسانه ای فعال در صنعت خودتان را تجزیه و تحلیل کنید. درباره اینکه کدام شرکتها بیشترین تناسب را با برنامه بازاریابی محتوایی تان دارند بحثی گروهی انجام دهید.

به خریدن آن شرکتهای رسانه ای فکر کنید. حتی اگر کسب و کارتان کسب و کاری کوچک است، این کار را انجام دهید.

۷- خواننده اولین اولویت تان باشد:

به عنوان شرکتی رسانه ای، در مؤسسه بازاریابی محتوایی هر کاری را که در توان مان است برای تعهد به تجربه مشتری انجام می دهیم. با این حال، بیشتر درآمد شرکت را حامیان مالی اش تأمین می کنند.

این کار چالش برانگیزی است که به شعبده بازی می ماند. در جایگاه یک برند، این مشکل را ندارید. پس نهایت بهره را ببرید.

داستان هایتان را روی یک مفهوم تأثیر گذار (چیزی که برای آنها، یعنی خوانندگان تان (یا همان مشتریان تان) است) متمرکز کنید. این مزیت بسیار مهمی است که دارید و می توانید و باید تمام توجه تان را به آن معطوف کنید.

اگر تصمیم بگیرید، می توانید «شرکت رسانه ای» پیشتاز در صنعت خودتان باشید. یگانه چیزی که مانع تان می شود خودتان هستید. پس تصمیم بگیرید.

دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *