هدف گذاری در مدل کارخانه محتوا

اهداف به شما اجازه می دهند مسیر تغییر را به نفع خودتان کنترل کنید. “برایان تریسی”

هدف گذاری در مدل کارخانه محتوا، برای اینکه در اجرای مدل کارخانه محتوا موفق باشیم، باید برنامه ها و اهداف مان را درست بچینیم. بگذارید شروع کنیم؟

مطالب این مقاله بر گرفته از کتاب کارخانه محتوا نوشته جو پولیتزی است. سعی کرده ایم تا مهمترین بخش های کتاب را طی سلسه مقالاتی آماده و منتشر نماییم؛ امید است که مورد توجه شما عزیزان قرار بگیرد.

تعیین هدف در مدل کارخانه محتوا

دوره ای طولانی از احساس موفق نبودن را پشت سر گذاشته ام، البته حالا که به گذشته نگاه می کنم، اگر بگویم نمی دانستم موفقیت چیست حق مطلب را بهتر ادا کرده ام.

با مدرک ارتباطات بین فردی از دانشگاه ایالتی بولینگ گرین (در جنوب تولیدو، اوهايو) دانش آموخته شدم. تا سال سوم دانشگاه هنوز تصمیم نگرفته بودم چه گرایشی از این رشته را بخوانم. تنها دلیل من برای انتخاب رشته ارتباطات بین فردی این بود که فقط با این رشته می توانستم به موقع دانش آموخته شوم.

هرقدر به پایان تحصیلم نزدیک تر می شدم احساس می کردم بازاریابی در زمینه ورزش، همان کاری است که آن را بلدم. پس از اتمام دانشگاه، خوش شانس بودم و توانستم یک دوره ای کار آموزی در تیم بسکتبال حرفه ای کلیولند کاوالیرز داشته باشم.

اما پس از اینکه فهمیدم همه پول ها برای بازیکنان است (تیم اجرایی ساعتهای کاری بسیار زیادی دارد و حقوق بسیار کمی می گیرد)، تصمیم گرفتم برای تحصیل در کارشناسی ارشد اقدام کنم.

دو هفته مانده به ترم پاییز، یکی از افراد مشغول در برنامه کمک استادی در دانشگاه ایالتی پن از این برنامه کنار رفت و یک موقعیت خالی ایجاد شد. چهار ترم سخنرانی عمومی آموزش دادم و مدرک کارشناسی ارشد ارتباطات را گرفتم.

من که بیش آموخته و بی تجربه بودم به کلیولند در اوهایو رفتم تا شغلی پیدا کنم. پس از اینکه صدها رزومه ارسال کردم و پاسخی دریافت نکردم، مدرک کارشناسی ارشد را از رزومه ام حذف و کار موقتی را آغاز کردم.

پس از چند شغل چندماهه بالاخره کار تمام وقتی در یک شرکت بیمه ای پیدا کردم، شغل من کار کردن روی پروژه های ارتباطات داخلی بود.

کمی پس از شروع به کار در این شرکت کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل را خواندم. این کتاب روی تعریف من از موفقیت و خواسته من از زندگی تأثیر زیادی گذاشت.

این کتاب را از ابتدا تا انتها خواندم، اما دوست داشتم یکی از بخش های فوق العاده این کتاب را برای همیشه به یاد داشته باشم:

“فرصت ها جلوی چشم شما قرار گرفته اند. به جلو قدم بردارید خواسته تان را انتخاب کنید، برنامه ریزی کنید، به آن جامه عمل بپوشانید و با پشتکار و سماجت آن را دنبال کنید.”

همان موقع بود که شروع به هدف گذاری برای زندگی ام کردم. پس از آن، کتاب «هفت عادت مردمان مؤثر» از استفان کاوی را خواندم. دومین عادتی که در این کتاب عنوان می شود «شروع با در نظر داشتن پایان» است، به این معنا که:

“هر روز، فعالیت یا پروژه ای را با تصویری واضح از مسیر و مقصد مدنظرتان شروع کنید و سپس با آگاهی پا در مسیر بگذارید تا به آن مقصد برسید.”

همین موقع بود که برای اولین بار اهدافم را نوشتم.

هدف گذاری مهمترین و موثرین قدم

پس از سه سال کار و چند ترفيع در شرکت بیمه ای، شغلم را برای فرصت جدیدی در پنتون مديا، بزرگترین شرکت رسانه ای مستقل B2B در آمریکای شمالی، ترک کردم.

در این شرکت بود که توانستم آموخته های دانشگاهی ام را بسط دهم و با جهان ارتباطات رسانه ای، ارتباطات بازاریابی و تولید محتوای تجاری آشنا شوم. در پنتون بود که قدرت گوش دادن به مخاطب را یاد گرفتم و با مدل های مختلف کسب و کار شرکت های رسانه ای آشنا شدم.

در مارس ۲۰۰۷، تصمیم گرفتم پنتون مدیا را ترک کنم (نایب رئیس رسانه ی سفارشی بودم)، دلیل اصلی ام این بود که احساس می کردم هیچ تأثیری بر مسیر حرکت شرکت ندارم

یکی از اهدافی که نوشته بودم این بود: در هر کاری که هستم تأثیرگذار باشم. پس، این شغل را رها و کاری را شروع کردم که در نهایت به مؤسسه بازاریابی محتوا تبدیل شد.

در همان سال در دانشگاه دومینیکن کالیفرنیا تحقیقی توسط دکتر گیل متیوز انجام شد که نشان می داد افرادی که اهداف خود را می نویسند، آن را با یکی از دوستان خود به اشتراک می گذارند و هر هفته درباره پیشرفت شان با دوستشان صحبت می کنند، در دستیابی به اهدافشان به طور متوسط ۳۳ درصد موفق تر از کسانی اند که فقط اهداف خود را فرمول بندی می کنند.

پس اشتراک گذاری اهدافم را با دیگران شروع کردم، اما مهم تر از آن اینکه این اهداف را روزانه بررسی می کردم. درست است، هر روز اهدافم را می خواندم و مطمئن میشدم که در مسیر درست قرار دارم.

چند سال بعد، پس از خواندن کتاب «قاعده ی ده برابر» از گرنت کاردون، اهداف خود را به این شش دسته تقسیم کردم:

تقسیم بندی اهداف

• اهداف اقتصادی
• اهداف خانوادگی
• اهداف معنوی
• اهداف ذهنی
• اهداف فیزیکی
• اهداف خیرخواهانه

تغییر مسیر زندگی ام از آن زمان به بعد بسیار فوق العاده بود.

دو کار و تاثیر آن ها بر روش کارخانه محتوا

سالهای زیادی گذشت و در این سال ها، بیش از حد خوش شانس بوده ام، اما با فکر کردن به گذشته فهمیدم که دو عادت تفاوت بزرگی ایجاد کرده اند: نوشتن اهدافم و بررسی مستمر این اهداف

چرا این را به شما می گویم و چنین چیزی چه ارتباطی با بازاریابی محتوا در این کتاب دارد؟ خب باید بگویم خیلی هم مربوط است.

هرساله مؤسسه بازاریابی محتوایی و مارکتینگ پرافس تحقیق سالانه ی خود از وضعیت بازاریابی محتوا در آمریکای شمالی، بریتانیا و استرالیا را منتشر می کنند. پس از دریافت نتایج اولیه آخرین تحقیق مان، این داده ها را به دقت بررسی کردیم تا ببینیم چه چیزی بازاریابان بزرگ محتوا ( کسانی که می گویند در بازاریابی محتوا تأثیرگذارند) را از بقیه متمایز می کند.

خصوصیتهای زیادی پدیدار شدند، ولی فقط دو فرق اساسی پیدا کردیم. بازاریابان بزرگ محتوا دو کار را متفاوت از بقیه انجام می دهند.

۱- راهبرد بازاریابی محتوایی خود را به طریقی مستند می کنند

مانند نوشتاری، الکترونیکی، غیره. تصویر زیر این مورد را به خوبی نشان می دهد. سازمان های برتر در بازاریابی محتوا برنامه های خود را نوشته و راهبرد خود را مستند می کنند.

۲- به طور مرتب برنامه خود را بررسی کرده و همواره به آن ارجاع می دهند

از بین تمام خصوصیاتی که بررسی کردیم، این دو کار بیش از همه باعث تمایز و موفقیت در بازاریابی محتوا می شدند. به نظر ساده می آید، اما حقیقت این است که بازاریابان کمی این دو کار را به طور مستمر انجام می دهند.

از دیدگاه شخصی، این دو کار همان هایی اند که باعث موفقیت های من در زندگی شخصی و حرفه ای ام شده اند.

بسیاری از کارآفرینان باهوش را دیده ام که کسب و کار خود را با ایده ای شروع می کنند و فکر می کنند قرار است این ایده جهان را تغییر دهد و فقط چند ماه بعد، به دلیل عدم اولویت بندی درست شکست می خورند.

نحوه تعیین هدف

کار شما همین حالا شروع می شود. قبل از اینکه سفر خود را با من شروع کنید باید این شش حوزه اهدافتان را مشخص کنید. چنین کاری را باید به این شیوه انجام دهید.

در زیر هر بخش حداقل دو هدف قابل انجام را به همراه اعداد مشخص و بازه های زمانی شان بنویسید. نیازی نیست عالی باشند.

این اهداف به مرور زمان و وقتی بیشتر دربارهی خودتان بفهمید تغییر می کنند و همچنین اینکه اگر در حال خواندن این کتاب هستید، ممکن است اهداف «کاری تان» هنوز مشخص نباشند. نگران نباشید… می توانید بعضی از بخشها را در زمان خواندن این کتاب پر کنید.

۶ حوزه هدف گذاری

اقتصادی

صاحب شرکتهایی هستم که از دور کنترل شان می کنم و افراد فوق العاده ای برای من کار می کنند.

خانواده

فرزندان سالمی دارم که باور دارند می توانند به اهدافشان برسند.

معنوی

هر روز غروب همراه خانواده ام دعا می کنم.

ذهنی

در طول ماه یک کتاب غیرمرتبط با کسب و کار می خوانم.

فیزیکی

سه بار در هفته می دوم و در طول سال در دو مسابقه نیم ماراتن شرکت می کنم.

خیرخواهانه

کمک کرده ام که کلیولند در اوهایو به ش هر سرزنده تری تبدیل شود.

نکته:

استفاده از Evernote را برای پیگیری اهداف تان امتحان کنید تا بتوانید همیشه و روی کامپیوتر، تبلت یا گوشی هوشمندتان به آنها دسترسی داشته باشید. اگر این کار احساس خوبی ندارد، از یک دفترچه معمولی استفاده کنید و آن را همیشه همراه خود داشته باشید