ایده پردازی برای تولید محتوا
author avatar
محتوایار
۱۴۰۱/۰۷/۰۷

ایده ای که خطرناک نباشد اصلا ایده نیست. “اسکار وایلد”

کتاب کارخانه محتوا

مفهوم کارخانه محتوا

ان هندلی، نویسندهی کتاب «همه می نویسند»، در مصاحبه ای می گوید به دو دلیل به مفهوم کارخانه محتوا باور دارد:

دلیل اول:

چون نیازهای مخاطبان تان را در اولویت قرار می دهد، به این معنی که مخاطبان را بخشی از کارتان میدانید … این دیدگاه مخاطب محور را دوست دارم.

دلیل دوم:

این است که در این مدل ایجاد محتوا فقط برای بازاریابی نیست. فقط تمرینی برون سازمانی نیست که برای ایجاد مخاطب طراحی شده باشد… زیبایی محتوا این است که واقعا باعث رشد فردی می شود.

به همین دلیل، تولید کننده محتوا را نیز رشد می دهد. به این معنی که مجبورتان می کند تفکرتان را تکامل ببخشید.

وقتی در حال ایجاد محتوا هستید و از مخاطب بازخورد می گیرید، این فرصت را دارید تا چشم انداز تان را تصحیح کنید و همچنین در نهایت چشم اندازتان را با چیزی که در حال تولید آن هستید، ترکیب کنید.

به هر کدام از منابع اطلاعاتی پیشتاز در وب نگاهی بیندازید. همیشه محتوای این منابع هنگام راه اندازی شان بسیار متفاوت از الآن بوده است.

در طول زمان، محتوای این منابع تغییر کرده تا خود را با نیازهای مخاطب تطبیق دهند و در عین حال تولید کنندگان محتوا نقاط مطلوب خودشان را پیدا کرده اند (که همان طور که گفتیم گاهی پیدا کردن آن زمان می برد).

برای آنکه به نقطه موفقیت کارخانه محتوا برسید، باید دست به کار شوید. حالا که نقطه مطلوبتان را پیدا کرده اید و میدانید چه چیزی شما و محتوای تان را متمایز می کند، ممکن است ایده پردازی مستمر برای محتوایی متقاعد کننده کار بسیار سختی به نظر برسد.

تلاش کافی برای انجام کار باعث تمایز میشود. بیشتر کارآفرینان هنگام توسعه ایده برای محتوای شان شکست می خورند، چون نمی توانند برنامه ریزی کنند.

اگر در نقطه ای قرار گرفته اید که جلوی کامپیوتر می نشینید و منتظرید که الهام بگیرید، در حال انجام کار اشتباهی هستید. هیچ راه صددرصد درستی برای توسعه ی ایده هایتان وجود ندارد، اما به یک فرایند نیاز دارید.

ممیزی محتوا

پیش از آنکه بتوانید تشخیص دهید به چه نوعی از محتوا نیاز دارید، ابتدا باید داشته هایتان را تشخیص دهید.

به علاوه باید تشخیص دهید آیا داشته هایتان خوب اند یا خیر و حتی بهتر از آن اینکه آیا محتوای خامی دارید که بسیار ارزشمند باشد و می توانید برای راهبرد کارخانه ی محتوای تان از آن استفاده کنید یا خیر؟

چرا انجام چنین کاری ضروری است؟

با هزاران شرکت در زمینه ی عرضهی کتابها و مقاله های الکترونیکی جدید همکاری کرده ام و ویراستاران و آزاد کارهای مختلف را به کار گرفته ام و بیشتر اوقات در میانه ی راه فهمیده ام که محتوای موردنظر ما پیش تر ایجاد شده است.

انجام یک تحقیق ساده در این زمینه می توانست باعث صرفه جویی در زمان و پول این شرکتها شود.

پنجاه پرسش

یکی از موارد شگفت انگیز درباره موفقیت مارکوس شریدان در ریور پولز اند اسپا، این است که هرگز یک استخر فایبرگلاس نصب نکرده است و با این حال تمام جهان او را خبرهی این کار می دانند.

رازش چیست؟ «گوش دادن عالی ترین راهبرد محتوایی است».

مارکوس به مشتریان، کارکنان و پادکستها گوش میدهد.. یک یادگیرنده تمام و کمال است. سپس مشغول طوفان فکری می شود تا ایده های محتوایی اش را خلق کند.

شریدان می گوید: «اگر نتوانید پنجاه پرسش طرح کنید، به اندازهی کافی تلاش نکرده اید. اگر این پرسش ها را داشته باشید و دو بار در هفته درباره شان مطلب بنویسید، یک سال خود را پوشش داده اید».

دفترچه تان را باز و فهرستی از پرسش هایی را طرح کنید که مخاطبانتان به پاسخ آنها نیاز دارند. متوقف نشوید و چیزی را تصحیح نکنید، فقط پرسشهایتان را بنویسید. فهرست پنجاه پرسش تان را تمام کرده و استراحت کنید.

پس از مدتی دوباره سراغ این فهرست بیایید و پرسشهای ارزشمند را پیدا کنید.

بهره گیری از نگارش آزاد

مارک لوی (نویسندهی «نابغه ی تصادفی») در دورهی آموزشی کوتاهی مفهوم “نگارش آزاد” را به من آموزش داد، این فن که با نام نگارش جریان سیال ذهن نیز شناخته می شود، روشی است که در آن، شخص برای مدت مشخصی بدون در نظر گرفتن نکات نگارشی و موضوع می نویسد.

مارک برای مراجعه کنندگان خود از این شیوه استفاده می کند تا به محتوای خام ذهنی تولید کننده محتوا دست پیدا کنند.

قوانین نگارش آزاد:

ناتالی گولدبرگ، نویسندهی «نوشتن تا مغز استخوان»، قوانین نگارش آزاد را چنین عنوان می کند:

  • برای خودتان محدودیت زمانی بگذارید. برای مدت مشخصی بنویسید و سپس دست بکشید .
  • تا پایان زمان دست تان را حرکت دهید. تا پایان کار، به جایی خیره نشوید یا متنی را که نوشته اید نخوانید. به سرعت بنویسید اما عجله نکنید.
  • به اصول نگارشی، املای کلمات، علامت گذاری، تمیزی یا شیوه نگارش توجهی نکنید. قرار نیست شخص دیگری متن تان را بخواند.
  • اگر از موضوع خارج شدید یا ایده هایتان تمام شده است، به نوشتن ادامه دهید. اگر نیاز بود جملات بی معنی یا هر چیزی را که به ذهنتان می رسد بنویسید یا حتی چیزهایی ناخوانا بنویسید. هر کاری انجام دهید تا دست تان به حرکت خود ادامه دهد.
  • اگر هنگام نوشتن احساس بی حوصلگی یا ناراحتی دارید، از خودتان بپرسید چه چیزی اذیتتان می کند و درباره آن چیزی بنویسید.
  • وقتی زمان تان تمام شد، به متنی که نوشته اید نگاه کنید و بخشهایی را که حاوی ایده هستند یا ممکن است برای جلسات بعدی نگارش آزاد مفید باشند علامت بزنید.

سرگرم شدن با Google Alerts

گوگل آلرتس خدمت رایگانی است (به یک حساب کاربری جیمیل نیاز دارید) که محتوای وب مرتبط با عبارت مورد جست وجوی تان را برایتان ایمیل می کند.

برای مثال، اگر محتواهای پیرامون بازی چندنفره ماین کرفت برایتان جالب است، می توانید از گوگل آلرتس بخواهید که هنگام پیدا کردن صفحه جدیدی درباره نکات ماین کرفت با نسخه های ماین کرفت، به شما خبر بدهد.

می توانید این پیام ها را به صورت روزانه یا هفتگی یا در زمان ایجاد مطالب دریافت کنید. این مقاله ها می توانند منبع ایده های محتوایی شما باشند.

سرگرم شدن با Google Alerts

آمارتان را تحلیل کنید

جی بائر هرگز نمی توانست بدون تحلیل آمار ترافیک وب سایتش، جهت گیری محتوایش را کشف کند. پس از انتشار مطلبی درباره رسانه های اجتماعی، دو یا سه برابر بازدید بیشتری نسبت به موضوع بازاریابی ایمیلی دریافت می کرد.

این عادت را در خود ایجاد کنید که به طور هفتگی آمارتان را تحلیل کنید. بفهمید که چه چیزی بیش از همه برای افراد جالب است و اینکه محتوای تان را چطور پیدا می کنند.

ممکن است کار منطقی این باشد که درباره محتوایی که برای مخاطبانتان اهمیت بیشتری دارد محتوای بیشتری تولید کنید.

google analytics

گفت و گو با کارکنان

بسیاری از کارکنان از کمک کردن به شما در فرایند تولید محتوا میترسند، چون نمیدانند که بیشتر ارزش، در فرایند ویرایش محتوا اضافه می شود. شما محتوای «خام» را از آنها دریافت می کنید.

اطلاعاتی که آنها را به خبره آن موضوع تبدیل می کند. نگرانی اعضای تیم تان را برطرف کنید و به آنها بگویید که محتوای ارائه شده توسط آنها در فرایند ویرایش «مرتب» می شود. سپس با ارائه ی نکات زیر آنها را به تولید محتوا تشویق کنید:

ضبط کنید:

مانند تمرین پنجاه پرسش یا نگارش آزاد، بگذارید که افکارشان را بیرون بریزند. با کارکنان برای صرف قهوه بیرون بروید و گفت وگوهایتان را ضبط کنید. با آنها درباره چالش های پیش روی شان صحبت کنید و پیش از آنکه فکرش را بکنید، بیست ایده محتوایی خواهید داشت.

از استوری برد استفاده کنید:

اگر کارکنان تان برای برون ریزی شفاهی افکارشان دچار مشکل اند، به آنها بگویید که حرف هایشان را در ذهن آورده و به صورت عبارات و مفاهیم کلیدی در کاغذهای یادداشت چسبان بنویسند.

حتی می توانند ایده هایشان را روی این کاغذها بکشند. این روش به خصوص برای مطالب طولانی تر خیلی خوب جواب میدهد.

گرچه مهم است که از این امکان سوءاستفاده نکنید، پرسیدن از شبکه های اجتماعی تان می تواند کمک کننده باشد، به خصوص اگر حوزه محتوایی مشخصی داشته باشید.

دلیل اینکه در حال خواندن این کتاب هستید و کتاب دیگری با موضوع دیگری در دستان تان نیست، این است که ایده کارخانه ی محتوا با اختلاف زیاد پر درخواست ترین موضوع در شبکه های اجتماعی من بوده است.

فناوری کمک کننده

برخی از وبلاگ نویسان پر کار از اورنوت (Evernote) برای ره گیری ایده های محتواییشان استفاده می کنند.

اورنوت برنامه ای است که برای یادداشتهای روزانه استفاده میشود و می توانید آن را با تمام دستگاههایتان (گوشی هوشمند، تبلت و غیره) همگام سازی کنید.

جو چرنوو، نائب رئیس محتوا در هاب اسپات، از اورنوت برای ره گیری ایده های جدید و افکار تصادفی و حتی نوشتن مطالب خود استفاده می کند.

برخی افراد دوست دارند ایده های محتوایی شان را به صورت تصویری دنبال کنند و از نرم افزارهای نقشه ی ذهنی مانند Mindjet استفاده می کنند.

نیوت برت ، که کتاب «خلق محتوا، خلق مشتری» را با یکدیگر نوشتیم، برای آماده سازی هر فصل، فهرست مطالب و جزئیات بررسیهای موردی، از Mindjet استفاده کرد.

مایکل هایست عاشق Scrivener است. Scrivener بیش از همه توسط نمایشنامه نویسان استفاده می شود، اما اخیرا وبلاگ نویسان بیشتر و بیشتری از این ابزار استفاده می کنند.

Evernote

Mindjet

هشتگ های توئیتر

ممکن است صنعت تان هشتگ های خاصی داشته باشد که نشانگر محتوای جدیدند. برای مثال، در فضای وب صحبتهای زیادی دربارهی «محتوای هوشمند» در جریان است.

هشتگ مرتبط با محتوای هوشمند محتوای هوشمند است. با جست وجو در توئیتر با استفاده از یک سیستم مدیریت توئیتر همچون توئیت دک می توانید از اخبار مرتبط با یک موضوع در رسانه های اجتماعی مطلع شوید.

همچنین می توانید در فیس بوک و لینکدین نیز دنبال هشتگ ها باشید، اما برای من این کار هرگز به اندازه بررسی هشتگهای توئیتر مفید نبوده است.

کتاب کاملا بی ربطی را بخوانید

هر چند وقت چشمه خلاقیتم خشک می شود. هرقدر تلاش کنم، نمی توانم روی موضوع متقاعد کننده ای تمرکز کنم. آخرین راه چاره در این گونه موارد این است که سراغ کتابی بروم که هیچ ربطی به حوزه محتوایی من ندارد.

همیشه فهمیده ام که بهترین ایده های محتوایی وقتی به ذهنم می رسند که در حال خواندن کتاب خوبی هستم. کتاب «غریبه ای در سرزمین غریب» از رابرت هاینلاین یا آثار کلاسیکی همچون «کشتن مرغ مقلد » یا «راهنمای کهکشان برای اتو استاپ زن ها» را به شدت توصیه می کنم.

نکات پایانی

  • پیش از اینکه محتوای جدیدی ایجاد کنید، محتوای خام موجودتان را بررسی کنید.
  • پرسشهای مشتریان می تواند معدن طلای ایده های محتوایی باشد.
  • برای اینکه ببینید چه محتوایی جواب می دهد، هیچ چیز بهتر از نگاه کردن به رفتار محتوا نیست. حداقل یک بار در هفته نرم افزار آماری خود را بررسی کنید تا ببینید چه محتواهایی طرفدار بیشتری دارند.

دیدگاه ها

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *